وبلاگ محمد شعیب هدف از ساخت این وبلاگ تتها وتنها خدمت گذاری ,تدریس وآموزش رایگان برای هموطنان عزیزم بخصوص برای جوانان فرهیخته وآینده سازان کشورم میباشد. آرشيو وبلاگ نويسندگان شنبه 2 آبان 1398برچسب:سرمایه ,سرمایگذاری,نقش سرمایگذاری ها در پیشرفت اقتصادی, شرکت های چند ملیتی, :: 1:0 قبل از ظهر :: نويسنده : محمد شعیب "تصمیم شریفی"
فصل اول
ماهیت ومفهوم سرمایه گذاری
1- تعاریف سرمایه وسرمایه گذاری: الف - تعريف سرمايه : تعريف هاي گوناگون براي سرمايه بيان شده است .مانند گروهي ازفعاليت هاي اقتصادي بخاطررونق يک کشوربلندبردن سطح زندگي افراد جامعه ازنگاه علمي و عملي هرکدام ازاين تعاريف بيان کننده عامل مهم وبنيادي درانکشاف يک کشوراست . پس تمام پرابلم هاي يک کشوررا ازسرمايه گذاري وبکاربردن نهاد هاي اساسي که ميتواند زمينه رشد انکشاف اقتصادي را در يک جامعه فراهم سازد وميتواند ازبين برد . بعضي به اين عقيده دارند که سرمايه عبارت از محصولات توليد شده است که بصورت مستقيم يا غيرمستقيم ازتوليد کالا هاي ديگربکارميرود . عهده ابه اين عقيده اند که سرمايه عبارت از تجمع کالاهاي توليدشده بوسله بشربوده که ازتولتد ميرود . ناگفته نماند کالاخود بخود به سرمايه تبديل نميشود . بلکه بايد قسمت ازکالاهاي توليد شده مصرف شود تا اين که سرمايه تشکيل مشود.
ب – تعریف سرمایه گذاری : سرمايگذاري عبارت از ملبس شدن پول به متاع جنسي است. تعريف مشخصتري سرمايگذاري توسط ايرش شنايدر(Erich Schneider) صورت گرفته است که به عقيده موصوف سرمايگذاري عبارت از پروسه داد و ستد است که با پروسه توليد مرتبط ميباشد. کميت هاي سنجش سرمايگذاري عبارت از داد و ستد يعني کميت هاي تاديات ميباشد. بصورت عموم سرمايگذاري عبارت از تبديل نمودن سرمايه پولي به آن نوع داراي مثبت است که بصورت مستقيم و يا غير مستقيم در توليد محصول بدست آمده، سهيم باشد.هولدينگ (Holding) سرمايگذاري را قرار ذيل تعريف نموده است: " سرمايگذاري عبارت از تاريخ تثبيت تمام داد و ستد در يک حساب و يا از يک حساب ميباشد. در اين تعريف سه مشخصه در نظر گرفته شده است که ذيلاً توضيح ميگردد: 1- تاريخ: 2- داد و ستد: 3- حساب: 1- تاريخ:- بر عکس تيوري توليد که صرف يک دوره را در بر دارد تيوري سرمايگذاري چندين دوره را در نظر ميگيرد. معني آن اين نيست که تيوري سرمايگذاري دايماً يک تيوري ديناميک است. 2- داد و ستد:- داد پول عبارت از خروج وسايل سيال از تصدي به منظور تهيه سرمايگذاري ها و يا پرداخت براي مخارج جاري تصدي از قبيل تهيه نموده مواد خام ، مواد کمکي ، مواد تصدي، تاديه مزد ها و غيره ميباشد. که حين استفاده در سرمايگذاري به منظور توليد محصولات بدست آمده تصدي بوجود ميآيد. ستد پول عبارت از دخول وسايل سيال به تصدي است که از طريق فروش توليدات و يا فروش وسايل سرمايگذاري شده به تصدي جريان مينمايد. 3- حساب:- حساب محتواي هر يک از اقلام سمت اکتيف بيلانس ميباشد. در سمت اکتيف بيلانس امتعه و حقوق که بصورت مستقل ارزيابي شده درج گرديده است، تمام اين اقلام سمت اکتيف سرمايگذاري را اجرا مينمايد. نظر به اين تعريف سرمايگذاري پول نقد نيز در جمله سرمايگذاري شامل است. اينکه پول نقد در جمله سرمايگذاري شمرده ميشود و يا خير؟ميتوان در اين رابطه از نظر کينز در مورد انگيزه نگهداري پول استفاده نموده به عقيده کينز پول به منظور اجراي معاملات احتياط و احتکار نگهداري ميشود. نظر به عامل احتکار اگر دوره آينده امتعه تهيه شود مقادير بيشتر بدست ميآيد، نظر به اينکه امتعه در همين دوره تهيه گردد و همچنان اگر پول به منظور اجراي معاملات و يا احتياط نگهداري شود اين پول نقد در جمله سرمايگذاري محسوب ميشود. مثلاً اگر تصدي تصور نمايد در سال آينده ترميم بزرگ ضرورت بوده که به منظور ترميم آن از بانک پول بدست نيامده بنابر آن به منظور تمويل اين ترميم پول نگهداري ميگردد. بايد آنرا در جمله سرمايگذاري در نظر گرفت. 2- مفاهیم سرمایه وسرمایه گذاری : الف – مفهوم سرمایه : دراصل معني ومفهوم علمي وعملي سرمايه عبارت ازان قسمت کالا است که بوسله بشرتوليد به مصرف نرسيده است . لذا سرمايه بايد ثروت دانست که بشرمولد ان است . بنآ سرمايه بدو بخش تقسيم مي شود . 1- هرگاه سرمايه مرکب ازمحصولات (کالاي ) باشد که مصرف کننده آنرا مصرف مي نمايد بنام سرمايه مصرفي ياد مي گردد . مانند خانه ؛ جوهرات وغيره . 2- اگرسرمايه را کالاي تشکيل دهند که براي توليد کالا ديگرازآن استفاده شود بنام سرمايه توليدي ياد ميگردد . به ارتباط موضوع ويا مفهموم سرمايه يک تعداد اقتصاد دانان پيش قدم بنابرچند دلايل سرانجام آن بحث نمودند . يکي ازدانشمندان علماي اقتصاد بنام اکس نيزبا نظرداشت موافق بوده به عقيده موضوف سرمايه مجموع ازاموال موجود دريک زمان معين است که ميتوان به طريقه هاي مختلف براي ارضا احتياجات بکاربرد. دسته ازعلماي که پيرون مکتب کلاسیک هستند سرمايه رامجموع ازاموال توليد شده وقابل افزايش مي شمردن که براي توليد بکارمبروند . آدم اسمت ازديگرعلماي پيش قدم اقتصاد ازسرمايه به عنوان پول قرضه داده شده بهره ياد مي کند . وهمچنان ژان ستوارت ميل ميگويند. سرمايه عبارت ازحاصل کارگذشته است که به يک فعاليت مولد اخصاص يافته باشد. بناراين پس اندازموقعي که متوجه امورتوليدي ميشود جنبه سرمايه را بخود ميگريد . يابه عباره ديگرگفته ميشود .که چگونه پس اندازسرمايه محسوب ميشود چون براي تشکيل سرمايه موجودات پس اندازلازم است . پس براي تشخيص کردن سرمايه چهارموضوع را بايد درنظرگرفت . 1- بنابرتعريف سرمايه عبارت ازمحصولات توليد شده است. که بصورت مستقيم يا غيرمستقيم درتوليد کالا هاي ديگربکارميرود . 2- توليد سرمايه مستلزم صرف کردن زمان است . يعني يک زمان مدت لازم است تاسرمايه تشکيل گردد. 3- سرمايه داراي خاصيت دوام است که همه بايد آنرا نگهداري کرد وهم انرابايد مجدآ درتوليد بکاربرد 4- بوسله سرمايه ميتوان درآمد ايجاد کرد بصورت ميتوان خصوصيات سرمايه بطورذيل خلاصه کرد . سرماي محصول توليد است وبراي توليد بکارميرود سرمايه داراي خاصيت دوام است وهمچنان براي تشکيل سرمايه زمان لازم است .[1] ب – مفهوم سرمایه گذاری : سرمایه گذاری در یک تصدی را میتوان به ساحات فعالیت و پرداخت تقسیم نمود . در ساحه فعالیت ترکیب عوامل تولید صورت گرفته ، در حالیکه پرداخت تمام جریان داد و ستدی را که از طرف تصدی تصمیم گرفته میشود در بر میگیرد . آماده گی پرداخت ( سیالیت ) یک تصدی شرط مهم بقا و فعالیت آن می باشد ، در صورتیکه تصدی قادر به پرداخت نباشد این حالت میتواند باعث اضمحلال ( ازبین رفتن ) تصدی گردد . تمویل سرمایه گذاری در ساحه پرداخت تصدی در نظر گرفته میشود . توسط سرمایه گذاری ساحه اقتصاد ملی با ساحه اقتصاد مالی مرتبط می گردد . زیرا سرمایه گذاری تبدیل نمودن پول به امتعه تصدی است . امتعه تصدی تمام دارائی ثابت و سیار تصدی را در می گیرد . توسط تبدیل نمودن پول به امتعه تصدی در حقیقت از یک طرف ظرفیت های عوامل تولید و ازجانب دیگر آماده گی فعالیت یک تصدی تثبیت می گردد .اما در آثار علمی در تعریف سرمایه گذاری مفهوم اقتصاد مالی در آن در نظر گرفته میشود . در پلان گذاری سرمایه گذاری ، در سنجش سرمایه گذاری و مفهوم سرمایه گذاری صرف نتایج اقتصادی مالی سرمایه گذاری در نظر گرفته شده و به کمک جریان ثابت پرداخت ( جریان داد و ستد ) سرمایه گذاری تعریف میشود . در حالیکه موضوعات اقتصاد فعالیت تاثیرات ظرفیتی سرمایه گذاری را مطالعه و بررسی مینماید . برای اینکه مطابقت و توافق بین سرمایه گذاری و تمویل ممکن شده بتواند ، ضرورت است تا مفهوم سرمایه گذاری را صرف در ساحه پرداخت تصدی در نظرگیریم . سرمایه گذاری توسط جریان پرداخت تشخص گردیده که با داد پول آغاز میشود . تعریف ساده سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری عبارت از ملبس شدن ( Einkleidunge ) پول به متاع جنسی است . تعریف مشخص تر سرمایه گذاری توسط ایریش شنایدر( Erich Schneider ) صورت گرفته است . به عقیده موصوف سرمایه گذاری عبارت از پروسه داد و ستد است که پروسه تولید مرتبط میباشد . کمیت های سنجش عموم سرمایه گذاری از نگاه اقتصاد تصدی چنین تعریف شده است . سرمایه گذاری عبارتند از تبدیل نمودن سرمایه پولی به آن نوع دارائی تثبیت است که بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم در تولید فعالیت سهیم باشد . بولداینگ سرمایه گذاری را قرار ذیل تعریف نموده است ( Boulding ) سرمایه گذاری عباتند از تاریخ ثبت تمام داد و ستد در یک حساب و یا یک حساب می باشد . [2]
3- تشکیل سرمایه : تشکیل سرمایه به عنوان یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی عمدتأ بعد از جنگ جهانی دوم مطرح گردید و دو پدیده به این امر کمک کرد .نخست تجربه برنامه مارشال بود که به پیروی ازآن مقادیر انبوه کمک های مالی امریکا ، کشور های ویران شده اروپائی را قادر به بازسازی اقتصادی کرد . این امر به اهمیت تشکیل سرمایه گذاری به هر طریق ممکن برای رشد اقتصادی کشور های توسعه نیافته تأکید کرد . دوم قدرت گرفتن و تجربه اتحاد جماهیرشوروی و رشد سریع با استفاده ازانباشت سریع سرمایه بود که باعث شد الگوی رشد جدید برای کشور های توسعه نیافته فراهم شود . علاوه براین ، مطالعات مختلفی از طرف اقتصاددانان و نهاد های مختلف اقتصادی جهان درامر سرمایه گذاری و تاثیر آن بر رشد شگوفائی کشورهای جهان صورت گرفته که همگی براین مدعاست . از سوی صندوق بین اللملی پول در 23 کشور در حال توسعه باری دورۀ 1975 -1987 تحقیقی صورت گرفت که نتیجۀ آن کشف ارتباط شدید میان نرخ سرمایه گذاری و رشد اقتصادی در آن کشورها بود . اساس این تحقیق ، تقسیم کشور های یاد شده به دو گروه است . کشور هائی که نرخ سرمایه گذاری به ویژه از نوع خصوص در آنها بالا بوده و کشور های که از چنین رشدی بر خوردار نبودند . کشور های با نرخ سرمایه گذاری خصوصی پائین ، به طور متوسط GDD 9/1 % ( تولید ناخالص داخلی ) دارائی نرخ رشدGDP سرانه حقیقی 0/9 %بودند در حالیکه کشورهای با نرخ سرمایه گذاری خصوصی بالا به متوسط % 4/15 دارائی نرخ رشد GDP سرانه حقیقی 2/1% بوده انداز سوی اقتصاددانان صندوق بین اللملی تحقیقی برای 24 کشوردر حال توسعه در دوره 1370 – 1379 به منظور بررسی رابطه رشد اقتصادی و نرخ سرمایه گذاری صورت گرفته است . دراین مطالعه نیز با استفاده از تخمین های اقتصادی سنجی ، تاثیر نرخ سرمایه گذاری بالا تر بر رشد تائید شده است . و نشان داده شده که افزایش در نرخ سرمایه گذاری به میزان % 1 نرخ رشد تولید را حدود % 1/0 تا % 2/0 افزایش داده است . همین طور دربررسی جامع دیگری توسط همان صندوق ، رابطه رشد و سرمایه گذاری برای 125 کشور درحال توسعه مورد بررسی قرار گرفت . دراین مطالعه به اثبات رسید که رابطه مثبت و دارائی برای تمام گروه کشورهای با شاخص مختلف وجود داشته است ، با % 10 افزایش در نرخ سرمایه گذاری به GDP نرخ رشد % 5/1 به طور متوسط افزایش یافته است . برآورد های کوزنتس هم نشان میدهد که درطول دوران رشد اقتصادی نوین ، سرمایه ناخالص تشکیل شده درکشور های توسعه یافته بین 13 تا 20 درصد بیشتر بود ؛ درحالیکه سرمایه تشکیل شده قبلاً بین 6 -12 درصد بود . وبالاخره دوربنوش وفیشر با مطالعۀ ارتباط سرمایه گذاری و تولید نا خالص ملی امریکا در سال 1931- 1985 میگویند : درهر کسادی یا مدتی پیش از آن ، سهم سرمایه گذاری در محصول ناخالص ملی به شدت کاهش پیدا میکند . و سپس به هنگام شرایط بهبود اقتصادی روبه رشد می نهد ؛ به طور مثال دربحران بزرگ ، سرمایه گذاری در سال 1932 – 1933 به کمتر از4 درصد محصول ناخالص ملی کاهش یافت.[3]
4- ارتباط بین تمویل و سرمایه گذاری :- تمویل عبارت از تهیه وسایل مالی یعنی تهیه نمودن سرمایه است . سرمایه گذاری در سمت پسیف بیلانس درج میشود . سرمایه نشان میدهد که کدام بخش سرمایه از طرف شخص متصدی ، سهمداران و شرکا تهیه گردیده که این بخش بنام سرمایه تضمینی ( سرمایه شخصی ) بنام سرمایه دانئین( سرمایه غیر ) یاد می شود .سرمایه عبارت از بکار بردن و استفاده نمودن وسایل مالی به منظور تهیه دارائی های جنسی ، دارائی های غیرمادی و دارائی های مالی میباشد . یعنی بکار انداختن وسایل مالی به منظور تهیه ماشین آلات ، ذخایرمواد خام ، مواد کمکی ، اوراق بهادار اشتراکات ، حق الاختراع و غیره عبارت از سرمایه گذاری است . بطور خلاصه میتوان گفت که تمویل عبارت ازتهیه وسایل مالی بوده در حالیکه سرمایه گذاری عبارت از بکارانداختن وسایل مالی است . چگونگی تمویل در سمت پسیف بیلانس یک تصدی تثبیت گردیده . در حالیکه چگونگی سرمایه گذاری را میتوان از سمت اکتیف بیلانس یک تصدی قضاوت نمود . سمت پسیف بیلانس یک تصدی نشان میدهد که کدام منابع سرمایه را به منظور استفاده بدسترس تصدی قرارداده ، و علاوتاً معلومات در مورد شکل حقوقی یک تصدی از سمت پسیف بیلانس سرمایه شخصی و سرمایه غیربدست میآید ، یعنی سمت پسیف بیلانس نشان میدهد که مالک حقوق سرمایه ، سرمایه شخصی متصدی ، سهمداران و شرکا بوده و یا اینکه مالک آن بانک ها از سال کننده گان و سایراشخاص خارج تصدی میباشد . سمت اکتیف بیلانس ساختمان دارائی های ثابت و سایر را نشان داده یعنی سمت اکتیف بیلانس معلومات را مورد انواع دارائی های تصدی ارایه نموده و نشان میدهد که از وسایل مالی چگونه استفاده بعمل آمده است تمویل و سرمایه گذاری ارتباط ناگسستنی دارند . زیرابکارانداختن وسایل ( سرمایه گذاری ) ایجاب تهیه وسایل ( تمویل ) را مینماید. اساسأ پلان یک سرمایه گذاری بی مفهوم خواهد بود ، اگر این سرمایه گذاری تمویل نگردد. به همین ترتیب تهیه نمودن وسایل مالی در یک تصدی در عمل بی ارزش خواهد بود . تمویل و سرمایه گذاری ساحات قسمی تصدی را تشکیل میدهد سیاست تصدی عبارت از مجموع تمام تدابیراست که بمنظورحصول اهداف خویش تصدی از آن استفاده مینماید . سیاست تصدی را میتواند به سیاست عمومی و سیاست خصوصی تقسیم نمود. سیاست خصوصی تصدی سیاست تهیه ، سیاست تولید ، سیاست بازارگذاری و سیاست استفاده سرمایه ( تمویل ) و سیاست استفاده سرمایه ( سرمایه گذاری ) تقسیم شده است . وظیفه سیاست مالی تصدی عبارت از فراهم آوری سرمایه تصدی است طبق پرانسیب های نافعیت اقتصادیت و سیالیت ، این فراهم آوری به دو طرف انجام می پذیرد . تمویل عبارت از تهیه سرمایه شخصی و سرمایه غیراست که به منظور تاسیس دارائی متشبث خدمت می نماید ، در حالیکه سرمایه گذاری به معنی پوشاندن بوده و جامه عمل پوشاندن اهداف مجرد مثبت را معنی میدهد . این عمل ذریعه امتعه جنسی انجام می پذیرد . فرق بین سرمایه گذاری و تمویل اینست که سرمایه گذاری متشکل ازسلسله تادیات بوده و به داد پول آغازمیگردد ، در حالیکه در تمویل ستد پول در آغاز قرار دارد . بنابران سرمایه گذاری و تمویل صرف توسط علامه پرداخت اول تفکیک می گردد.[4]
5- رابطه بین سرمایه گذاری وتولید : مفهوم رابطه سرمايه و توليد يا ضريب سرمايه رابطه بين ارزش سرمايوي سرمايگذاري شده و ارزش توليد را نشان ميدهد. به عباره ديگر، به مقدار سرمايه گفته ميشود که براي توليد يک واحد اظافي محصول بکار گرفته شود. زماني گفته ميشود رابطه سرمايه و توليد در اقتصاد 5:1 مليار افغاني است. بنابر اين ميتوان ضريب سرمايه را چنين تعريف کرد. رابطه معين و مشخص بين سرمايگذاري که بايد انجام گيرد و عوايد سالانه حاصل از اين سرمايگذاري. اصولاً رابطه سرمايه و توليد دو نوع است. رابطه متوسط سرمايه و توليد و ديگر رابطه نهائي سرمايه و توليد. رابطه متوسط سرمايه و توليد نمايانگر رابطه بين ذخاير جاري سرمايه و جريان فعلي توليد حاصل از آن است. رابطه نهائي يا اظافي به توليد نشان دهنده رابطه بين مقدار افزايش در توليد و افزايش در حجم ذخير سرمايه است. 6- عوامل تعين کننده رابطه سرمايه و توليد: اندازه و مقدار عددي رابطه سرمايه و توليد در يک اقتصاد نتنها به مقدار سرمايه بکار گرفته شده بلکه به عوامل ديگري نيز بستگي دارد. از قبيل فراواني منابع طبيعي، رشد جميعت ، فراواني سرمايه، درجه و خصوصيات پيشرفته تکنالوژيکي ، کارآيي استفاده از ماشين آلات جديد کيفيت سازماندهي و مديريت، ترکيب سرمايگذاري تقاضاي مجموعي، رابطه ميان قيمت و عوامل توليد، ميزان سرمايگذاري هاي روبنايي اقتصادي و اجتماعي، تأثير صنعتي شدن، گسترش تعليم و تربيه و تجارب خارجي و جزء آن در اين قسمت به بررسي، تجزيه و تحليل هر کدام از اين عوامل ميپردازيم. 1- فراواني منابع طبيعي: رابطه سرمايه و توليد در مرحله اول به موجود بودن منابع طبيعي بستگي دارد. رابطه سرمايه و توليد در کشورهاي که داراي ذخاير سرشار منابع طبيعي هستند نازل است. زيرا به آساني قادر هستند ذخاير طبيعي خود را جايگزين سرمايه کنند. براي مثال در نروژ رابطه سرمايه و توليد بسيار زياد است، زيرا اين کشور به جز نفت و گاز طبيعي فاقد هر گونه منابع طبيعي است. 2- رشد جميعت: هاگن معتقد است که در کشورهاي صنعتي با رشد سريع جميعت رابطه سرمايه و توليد نازل است، زيرا رشد جميعت با توجه به امکانات آموزشي و تقسيم تخصص ها، از طريق جاگزين کردن نيروي کار با سرمايه و بکار گيري هرچه بيشتر پروژه هاي کاربر ، نياز به سرمايه را کاهش ميدهد. علاوه بر اين رشد جميعت و استفاده هرچه بيشتر از نيروي کار در طرح هاي سرمايگذاري اقتصاد را از اشتباهات و عواقب نا هنجار سرمايگذاري نا مطلوب نجات ميدهد. از طرف ديگر، پروژه هاي جديد سرمايگذاري بر پلانگذاري هاي سرمايگذاري قبلي تأثير چنداني نميگذارد. در کشورهاي غير صنعتي و زراعتي رشد جميعت ، تأثير نا مطلوب بر رابطه سرمايه و توليد بر جا ميگذارد. اگر جميعت رو به تزائيد جذب بخش زراعتي شود، بدون آنکه بهره وري زراعتي را تقليل دهد و اگر بدون استفاده از منابع جديد سرمايه بتواند توليد سرانه را افزايش داد و يا فرض بر اينکه نيروي کار جديد بتواند با وسايل ابتدائي توليد را افزايش دهد نياز به سرمايه کمتر است. و ميزان تأثير نامطلوب رشد جيمعت بر اين رابطه کاهش ميآبد. اما اگر رشد جيمعت سبب گسترش شهر نشيني شود، نتنها براي ايجاد مشاغل جديد نياز به مقادير زيادي سرمايه است، بلکه براي گسترش خدمات شهري مانند خانه سازي تأمين آب و برق، خدمات عمومي، تأمين کالا هاي مصرفي و غيره نيز به وجوه سرمايه زيادي نياز دارد، در دو حالت ، رشد جميعت بر نسبت سرمايه و توليد اثر معکوس دارد. 3- فراواني سرمايه: مقدار سرمايه بکار گرفته شده و موجود در يک کشور اثر تعين کننده زيادي بر رابطه سرمايه و توليد دارد. با مشخص بودن ، متوسط بودن عمر کالاهاي سرمايوي مقدار عددي رابطه سرمايه و توليد توسط آن رابطه با بخش از در آمد ملي که همه ساله سرمايگذاري ميشود تعين ميگردد. همانطوريکه لويس مينويسد تعجب آور نيست(کشورهايکه بخش بيشتري از درآمد ملي خود را سالانه سرمايگذاي ميکنند، در طي ساليات متمادي از رابطه سرمايه و توليد با ثباتي برخوردار هستند.) 4- درجه و خصوصيات پيشرفته تکنالوژيکي: اگر در نتيجه پيشرفت هاي علمي و تنوع اختراعات پيشرفته تکنالوژيکي قوت گيرد رابطه سرمايه و توليد نيز افزايش خواهد يافت. خصوصيات پيشرفت تکنالوژيکي کاربر و سرمايه بر بودن ابداع و نوآوري مربوط ميشود. اگر نوآوري جديد ماهيتاً سرمايه بر باشد سرمايه و توليد نيز افزايش ميآبد. از طرف ديگر اگر نوآوري کاربر باشد، از رابطه توليد و سرمايه کاسته ميشود. 5- نرخ سرمايگذاري: رابطه سرمايه و توليد به نرخ سرمايگذاري نيز بستگي دارد هرچه نرخ سرمايگذاري بيشتر باشد، رابطه سرمايه و توليد نيز بيشتر خواهد بود. کشورهاي که ميتواند موجودي سرمايه خود را در طي ده سال دو برابر سازد از رابطه توليد بيشتر در هر واحد سرمايه در مقايسه با کشوريکه موجودي سرمايه خود را در هر بيست سال دو برابر ميسازد، برخوردار است. زيرا سرمايگذاري ها و نوآوري هاي جديد همسو و همزمان اند.در حاليکه در مورد کشور اول تکنالوژي ده سال اول در نيمي از سرمايگذاري تجسم يافته است. در مورد کشور دوم در يک سوم سرمايه منظور شده. 6- کارآيي استفاده از ماشين آلات جديد: هرچه سطح تخصص حرفه وي و آموزشي بالاتر باشد و تقسيم نيروي کار بطور مطلوبتري انجام گيرد، کارآيي از ماشين الات جديد بيشتر خواهد بود. اگر کارآيي و بهره وري ماشين آلات و کالاهاي سرمايوي نازل باشد، افزايش جمع شدن منابع رابطه سرمايه و توليد زياد خواهد بود و بر عکس ، هرچه ميزان کارآيي استفاده از تجهيزات سرمايوي بيشتر باشد از رابطه مزبور کاسته خواهد شد. 7- ترکيب سرمايگذاري: روند سرمايگذاري در کشورهاي در حال توسعه به سياست هاي اقتصادي دولت بستگي دارد. اگر دولت تصميم بگيرد که سرمايگذاري هاي سنگيني بر روي طرح هاي عمومي روبنايي اقتصادي انجام دهد. رابطه سرمايه و توليد زياد خواهد بود. اين رابطه حتي در مورد سرمايگذاري در پروژه هاي صنايع سنگين و سرمايه بر نيز بسيار زياد است. اگر هدف سياست هاي اقتصادي دولت گسترش بخش زراعتي و بخش صنايع دستي باشد که بسيار کاربر هستند رابطه سرمايه و توليد نازلتر خواهد بود. 8- کيفيت مديريت و مهارت هاي سازماني: در کشورهاي که کيفيت مديران و سازمان هاي تشکيلاتي و اداري در سطوح بالايي قرار دارد ، نسبت سرمايه و توليد نازل است. زيرا کشورهاي مزبور در استفاده از تجهيزات سرمايوي و ديگر منابع مولد در شرايط بهتر قرار دارند و با سرمايه هاي موجود ميتوان توليد بيشتر انتظار داشت. بر عکس اگر کيفيت و کميت مديريت و خلاقيت در سطح نازلتري باشد، به علت عدم استفاده اقتصادي از منابع و ماشين آلات موجود و به بيجا رفت منابع کميآب اقتصادي رابطه سرمايه و توليد زياد خواهد بود 9- روند تقاضا: روند تقاضا نيز بر رابطه سرمايه و توليد تأثير ميگذارد. اگر فرض کنيم که در يک بازار رقابتي قيمت ها و درآمدها معلوم ومشخص باشد تغير سليقه و رجحان مصرف کننده گان بر روند تقاضا در طول زمان تأثير ميگذارد. تغير تقاضا نيز به نوبه خود تقاضا بر سرمايه و رابطه سرمايه و توليد اثر ميگذارد. براي مثال افزايش تقاضا براي الياف مصنوعي و ديگر مواد هاي توليدي مصنوعي مانند نايلون ، پلاستيک و غيره سبب گسترش اين گروه از صنايع ميگردد. و در نتيجه رابطه سرمايه و توليد افزايش ميآبد. 10- رابطه بين قيمت و عوامل توليد: تغير در قيمت عوامل توليد مانند دستمزد ها ، نرخ بهره، اجاره بها و سود، در حقيقت رابطه سرماي وتوليد را تا آن حد تغيير ميدهد که سبسب جاگزين شدن عوامل توليد شود. تغيير نرخ بهره وسطح دستمزد ها ممکن است به تقاضا براي سرمايه تأثير بگذارد. و رابطه سرمايه را تغير بدهد. کاهش نرخ بهره در صورت ثابت ماند قيمت ديگر عوامل توليد ، تقاضا براي سرمايه و در نتيجه رابطه سرمايه بر توليد را افزايش ميدهد. به همين ترتيب در صورت افزايش سطح دستمزد ها ثابت بودن قيمت ديگر عوامل توليد و جاگزين کردن سرمايه با نيروي کار ، در واقع رابطه سرمايه و توليد افزايش ميآبد. 11- سياست اشتغال: رابطه سرمايه و توليد به اشتغال يک نيز بستگي دارد، در يک کشور پر جميعت مانند هندوستان که بيکاري آشکار و پنهان و کم کار ي زياد به چشم ميخورد. سياست ملي اقتصادي دولت مبتني بر ايجاد اشتغال در ابعاد وسيع و گسترده ازطريق سرمايگذاري در طرح هاي روبنايي اقتصادي ، اجتماعي و ديگر خدمات عمومي بر سرمايگذاري هاي سنگين نياز دارد. در اين صورت رابطه سرمايه و توليد افزايش ميآبد. از طرف ديگر اگر هدف دولت ايجاد مشاغل جديد در واحد هاي صنعتي بزرگ به ويژه در صنايع مصرفي باشد رابط سرمايه و توليد کوچکتر از مورد قبل خواهد بود. زيرا از سرمايه و نيروي کار کمتري در اين نوع صنايع استفاده ميشود تا در مورد طرح هاي روبنايي اقتصادي و پروژه هاي خدمات عمومي . 12- صنعتي کردن: صنعتي کردن به هر صورت رابطه سرمايه و توليد را افزايش ميدهد گسترش پروژه هاي صنعتي نياز به سرمايه داري و صنعتي شدن منجر به گسترش مراکز شهري ميگردد، شهرنشيني سبب اشتغال نيروي کار از مناطق روستايي به مناطق شهري و صنعتي ميشود. و هجوم روستايان به مناطق شهري افزاش سرمايگذاري در پروژه هاي خدمات شهري ساختمان سازي و غيره را پيش ميآورد. در اين حالت رابطه سرمايه و توليد افزايش ميآبد. 13- گسترش تعليم و تربيه: همراه با توسعه سواد آموزي و افزايش کارآيي نيروي کار از تجهيزات سرمايوي موجود به نحوي بهتر و اقتصادي تري استفاده خواهد شد. و در نتيجه رابطه سرمايه به توليد کاهش ميآبد برعکس در جوامع که در صدر بيسوادان رقم بالاي را تشکيل ميدهد هجوم يک باره به طرف صنعتي کردن جامعه( مانند سالهاي 1353 تا 1356 در ايران) اين رابطه را به شدت افزايش ميدهد. 14- استفاده از طرح هاي روبنايي اجتماعي و اقتصادي: در مراحل اوليه توسعه اقتصادي تمايل نسبتاً زيادي براي سرمايگذاري در طرح هاي روبنايي اقتصادي و اجتماعي وجود دارد. که به مرحله توليد رسيدن آنها زمان مديدي را ميطلبد در اين دوره رابطه سرمايه و توليد بسيار زياد است. اما همراه با گذشت زمان استفاده کاملتر و مطلوبتر از پروژه هاي روبنايي اجتماعي اقتصادي حرفه جويي هاي خارجي را در پي خواهد داشت. که اين امر نيز به نوبه خود بازدهي عوامل توليد را افزايش ميدهد، در اين حالت استفاده هرچه بيشتر از منابع و تجهيزات موجود سبب افزايش توليد ميگردد. و در نتيجه از نسبت سرمايه و توليد کاسته ميشود. 15- تأثيرات تجارت خارجي: به منظور کسب اسعار خارجي بيشتر از مشکلات در بيلانس تاديات خارجي بخش صادرات به منابع عظيم سرمايه نيازداردکه فعاليتهاي خود را گسترش دهد. در اين شرايط رابطه سرمايه و توليد افزايش ميآبد بطور کلي اگر نحوة سرمايگذاري ها بشکلي باشد که تجهيزات سرمايوي زيادتري با قيمت هاي گذاف وارد شود و مصارف سنگين براي افزايش توليد صرف گردد، رابطه سرمايه و توليد بسيار زياد خواهد بود و برعکس[5].
[1] - ( نصر اصفهاني ) نقش سرمايگذاري درتوسعه اقتصادي محل نشرايران موسه مطبوعاتي فرخي سال 1343—ص 309
[2] - « شهیدی » پوهاند دوکتورنظراحمد- تیوری سرمایه گذاری - سال طبع 1381 ص 1 - 4 [3] - « موسویان » سید عباس – پس انداز و سرمایه گذاری در اقتصاد اسلامی – انتشارات پژوهشگاه و اندیشه اسلامی سال چاپ 1376 ص 22—26 [4] - « شهیدی » پوهاند دوکتورنظراحمد- تیوری سرمایه گذاری - سال طبع 1381 ص 1 - 4 [5] - قره باغيان، مرتضي. 1373. رشد و توسعه اقتصادي. نشر امير کبير. تهران. ص 102- 111. ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موضوعات پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان وبلاگ محمد شعیب"تصمیم"M.Shouib Tasmim Weblog و آدرس tasmimweb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. |
|||
![]() |